چند وقتی بود که گزارش نرفته بودم. همینطور که بهم مسیج می زدین که دلتون برای مسترتنگ شده, دل مستر کلا کنف یکن شده بود براتون. برای همین تصمیم گرفتم که اولین تیست یه جای خاص باشه که جبران این چند وقت دوری بشه.
بروبکس رو همه می شناسیم و خاطرات خوبی ازشون داریم. قانون مستر رو هم که می دونین که همه جا بدون هماهنگی می ره ولی این بار مستر قانون رو شکست چون دوست داشت هر سه نفر گروه بروبکس یعنی حمید و خشایار و کیوان باشن تا گزارش کاملتری بشه. جالبه که اولین آهنگیم که خوندن "دلم تنگه واسه یه لقمه پیتزا" بوده و بی ارتباط به شغل الانشون و مستر تیستر نیست.
ساعت ۶:۳۰ قرارمون شد که برگر لند باشیم. رامبد(عکاس) و آقای خدابخشی از بچه های کاسپید زودتر از ما رسیدن و من و میسیز و نیکتا و کیمیا دیرتر رسیدیم. یه مقدار جای پارک تو اون منطقه سخت گیر میاد و ترافیک هم سنگینه برای همین اگر اعصاب ضعیفی دارین بی خیال برگرلند بشین ولی اگر اعصاب پعصاب براتون مهم نیست و مثل مستر عاشق گروه برو بکسین همین الان راه بیافتین به اون سمت برای خوردن برگر اونم از نوع برگرلند.
به محض ورود با کیوان و خشایار آشنا شدیم و رفتیم و سر میز نشستیم. البته آقای احمدزاده از سازمان حمایت از مصرف کننده ها و تولید کننده ها هم اونجا بودن که با هم کلی احوال پرسی کردیم. ایشون هم مثل مستر یه ذره تپل تشریف دارن و تیستر قهاری هستن و دیدن ایشون اونجا زیاد مستر رو متعجب نکرد
بعد نشستن حمید هم از راه رسید و به ما ملحق شد. چون جا کم بود منو میسیز و بروبکس سر یه میز نشستیم. محیطش رو دوست داشتم خیلی. رو دیواراش هم چیزای بامزه ای نوشته بود و در کل محیط کوچیک ولی دوست داشتنی داشت. مثلا رو دیوار نوشته بود Eat like Human. خیلی بامزه بود. یعنی مثل آدم بخور! تا اومدیم عکس بگیریم کیوان گفت از همه چی بگیر جز این! آخه معنی بدی میداد. یعنی مثل آدم بخور
کیوان ازم قول گرفت چیزی ننویسم ازش ولی مستر همیشه همه چیو لو می ده. یه بار هم دادشم از انگلیس زنگ زد بهم و گفت که ازدواج کرده. ازم قول گرفت که به کسی نگم. وقتی از هواپیما پیاده شد ۵۰۰ نفر با گل منتظرش بودن. این بماند صبح که رفت کله پزی حمید طلوع(مشهد) حمید بهش گفت که مبارک باشه! کیوان گفت که این جمله از دستشون در رفته.
منو رو آوردن. کلا ۴ مدل برگر داشت و تخصصی رفته بودن رو برگر. جوسی برگر که گوشت ضخیم ۱۰۰% خالص آبدار, پنیر دوبل, نون تست شده, کاهو, گوجه, خیارشور, پیاز کاراملی و سس مخصوص بود. مینی برگر, دوبل برگر(Double) و اسموکی برگر مدلای دیگه بود که از همه سفارش دادیم. در همین حین حس فضولی مستر گل کرد و شروع کرد به سوال کردن از بروبکس.
اولین سوالی که کردم راجع به این بود که آیا قصد راه اندازی شعبه دیگه دارن که جواب آره بود و احتمالا سعادت آباد شعبه بعدی خواهد بود.
دومین سوال این بود که خوانندگی رو بیشتر دوست دارن یا رستوران داری رو که جوابشون اولی بود.
سوال سومم این بود که چه جوری با هم آشنا شدین که جالب بود که خشایار, پسر عموی کیوان و پسر خاله حمیده. و ۱۰ ساله که با هم می خونن.
دعوا هم تا حالا با هم کردن ولی تا حالا همو نکشتن
نحوه استارت هم اینجوری بوده که تو خونه کیوان برگر درست می کردن و یهو تصمیم گرفتن که این رو برای همه درست کنن. خیارشور رو خودشون تولید می کنن و خیار شور نوع آمریکایی بود که یه جورایی ترش و شیرینه و با خیارشورای خودمون فرق می کنه. یه جورایی سبک مکدونالد رو داشتن. گوشت هم تازه و با کیفیت و جالب بود که چند بسته گوشت همونجا رسید. برگر به هیچ عنوان افزودنی نداشت و شاید یکی از دلایل قیمت بالا همین کیفیت گوشت باشه.
سیب زمینی شون حرف نداشت و خیلی خیلی خوشمزه بود. برگرها هم خوشمزه بود و منو یاد برگرهایی که تو انگلیس می خوردم انداخت. منم اولش این سبک رو خیلی دوست نداشتم ولی الان خیلی دوست دارم و به نظرم بینظیر بود.
من تریپل خوردم که ۳ تا برگر بود لای یک نون و مثل نهنگ مجبور بودم دهنمو باز کنم که بتونم بخورمشون. اسموکی برگر هم خوشمزه بود و سسش رو خیلی دوست داشتم.
نوشیدنی هم به قول کیوان همه مدل پپسی داشتن! سالاد سزار هم گرفتیم که خوشمزه بود.
هزینه هم ۱۰۵۵۰۰ تومان شد. که تقریبا هر برگر بین ۱۱ هزار تومان تا ۱۳۵۰۰ بود. به نظر ممکنه گرون بیاد ولی خیلی از کسایی که می رن برگر لند, می رن که بروبکس رو ببینن و باید فرقی بین برند بروبکس و یه فروشنده عادی باشه. ضمن اینکه اون گوشتی که من دیدم واقعا قیمتشون منصفانس.